مبانی نظری و پیشینه پژوهش حضور ذهن و مراقبه در روانشناسی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش حضور ذهن و مراقبه در روانشناسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش حضور ذهن و مراقبه در روانشناسی

دسته : -مبانی و پیشینه نظری

فرمت فایل : word

حجم فایل : 46 KB

تعداد صفحات : 32

بازدیدها : 464

برچسبها : پروژه تحقیق مبانی نظری

مبلغ : 13200 تومان

خرید این فایل

مبانی نظری و پیشینه پژوهش حضور ذهن و مراقبه در روانشناسی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش حضور ذهن و مراقبه در روانشناسی

در 32 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل:  WORD و قابل ویرایش با فرمت docx

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

حضور ذهن

حضور ذهن که ریشه­های مفهومی آن در بودیسم قرار دارد، در سایر سنت­های معنوی و دینی نیز حضوری برجسته دارد. در مسیحیت اعمال زیادی وجود دارند که می­توانند به اشکال مراقبه یا عمل حضورذهن تلقی شوند. مراقبه مسیحیت اغلب در قالب عبادت، ذکر گفتن و پرستش بیان شده است (اپل و کیم اپل، 2009).

همچنین، مراقبه هسته مرکزی و قلب اسلام و دینداری عارفانه و برخی سنت­های عرفانی مسلمانان (به ویژه صوفیسم) را تشکیل می­دهد (نیگوسیان،2004؛ به نقل از اپل و کیم اپل، 2009).

مراقبه در اسلام مفاهیم (تفکر و تدبّر) را شامل می­شود که معنای لغوی آن به معنای "تأمل و اندیشه­ورزی درباره جهان" است. بنابراین، اعمال و تکالیف مراقبه ای در بسیاری از سنت­های معنوی و دینی، اغلب ویژگی کلیدی دسترسی به آسمان و ملکوت را فراهم می­کند (اپل و اپل، 2009).

حضور ذهن در روانشناسی و رواندرمانی نیز برای کمک به تسکین انواع مختلف آلام بشری به کار برده می­شود. مهارت­های حضورذهن به عنوان یک فن برای مقابله با اضطراب مورد توجه قرار گرفته­اند (اپل و کیم اپل[1]، 2009).

تعاریف حضور ذهن

همچنان که براون و ریان (2003) تعریف کرده­اند حضورذهن  عبارت است از "متوجه بودن به و آگاه بودن از آنچه در حال حاضر می­گذرد". اپل وکیم اپل (2009) حضورذهن  به عنوان "حالت ذهنی که با آگاهی متراکم از و (متمرکز بر) افکار، کنش­ها یا انگیزش­های فرد، مشخص و توصیف می­شود"، تعریف کرده­اند. ویژگی­های حضورذهن  شامل آگاهی پیش مفهومی و پذیرش تجربیات، تنظیم منعطف توجه، قبول و پذیرش بی­طرفانه تجربه و جهت­گیری به سمت اینجا و اکنون است (براون[2]، رایان [3]و کرسول[4]، 2007).

حضورذهن  به عنوان ارتقا دهنده سطوح بالای بهزیستی مفهوم­سازی شده است، به ویژه ذهن آگاهی به طور مستقیم از طریق فراهم ساختن پرمایگی و غنای بیشتر، تجربه بهزیستی را پرورش می­دهد و به طور غیرمستقیم از طریق تنظیم رفتار خود تنظیم­گری سلامت، که توجه فزاینده و پذیرش نیازها و ارزش­های شخصی و ظرفیت بالا برای عمل مطابق با آنها را شامل می­شود، بهزیستی را بالا می­برد (براون و ریان، 2003؛ براون و همکاران، 2007). با تمرین مهارت­های آگاهی لحظه به لحظه، فرد تلاش می­کند تا نسبت به الگوهای افکار، عواطف و تعامل با دیگران بینش و بصیرت پیدا کند و سپس بتواند به صورت ماهرانه پاسخ­های هدفمند مفید را انتخاب کند به جای آنکه به طور خودکار با روش­های خوگرفته و ناهشیار واکنش نشان دهد (تیزدیل و همکاران، 2000).

 


[1].Appel, J., &Appel, D.K.

[2].Brown

[3].Ryan

[4].Creswell

...

 

2-5-2 حضورذهن  و مراقبه

حضورذهن با شبکه­ای از مفاهیم کلیدی پیوند خورده است. یکی از مفاهیم بودهی چیتا[1] است که به عنوان یک رویکرد برای ارتقاء بهزیستی فرد مورد تأکید قرار گرفته است (توماس و ویک[2]، 2008).

مفهوم بودهی چیتا که قلب دگرگونی و تبدیل است، یکی از مفاهیم خیلی مهم در بودیسم است. اگرچه ترجمه این مفهوم سخت است، بودهی[3] به معنی " بیدار و هشیار"، "روشن بین و روشنفکر" و "کاملاً باز و گشوده" است. چیتا[4] به معنی"ذهن"، "قلب" یا "نگرش" است (بودیست­ها بین قلب و ذهن تمایزی قائل نیستند). قلب و ذهن، کاملاً باز در مفهوم بودهی چیتا تا حدی با توانایی دوست داشتن و احساس رحم و شفقت مترادف است. توانایی برای تبدیل و دگرگونی ریشه در ذهن دارد و کلید برای ذهن، مراقبه است (توماس و ویک، 2008: 247).

2-5-3 کاهش استرس مبتنی بر حضور ذهن

 کاهش استرس مبتنی بر حضورذهن در یک بافت پزشکی رفتاری برای بیمارانی که از درد مزمن و شرایط استرس­زا رنج می­برند ایجاد شده است (کبات زین، 1990). این روش بر اساس آموزش­های فشرده مراقبه ذهن آگاهانه می­باشد که در یک دوره 8 هفتگی با جلسات روزانه 5/2 ساعته اجرا می­شود. همچنین در بین جلسه ششم و هفتم نیز یک جلسه یک روزه به مدت هفت ساعت به تمرین می­پردازند. زمان کلاس صرف نظر از برخی مباحث در زمینه استرس که توسط مربی مطرح می­شود، صرف تمرین مراقبه رسمی، بحث­های گروهی و پرسش و پاسخ شرکت­کنندگان در زمینه تجربیات جاری شان می­شود. کلاس­ها ممکن است شامل 30 شرکت­کننده با طیف وسیعی از اختلالات باشند. کاهش استرس مبتنی بر حضورذهن  در عوض شرکت دادن افراد در گروه­ها بر اساس تشخیص یا اختلالات روانی، به طور سنتی افراد را با طیف متفاوتی از مشکلات در هر گروه قرار می­دهد. این روش تأکید می­کند که همه شرکت­کنندگان بدون توجه به نوع اختلال، جریان پیش رونده­ای از تغییرات درونی پایدار را تجربه می­کنند؛ و همه از توانایی پرورش آگاهی لحظه به لحظه برخوردارند. با وجود این، در برخی نشست­ها، کاهش استرس میتنی بر حضورذهن برای جمعیت­های خاصی از قبیل بیماران سرطانی، زنان مبتلا به بیماری قلبی یا زوج­هایی که در جستجوی افزایش رضایتمندی زناشویی هستند، به کار می­رود (بایر، 2006). در اصل این روش به عنوان یک ضمیمه انتخابی در درمان­های پزشکی استاندارد برای افرادی که از درد، ناتوانی، بیماری­های مزمن تهدیدکننده زندگی در رنج هستند، به کار می­رود (مک، 2008).


[1].Boodhichitt

[2]. Tomas &Wuyek

[3].Boodhi

[4].Chitta

...

-6-1 پیشینه پژوهشی نوروفیدبک

آغاز تحقیقات استرمن، آغاز تحقیق در مورد نوروفیدبک شد. آیا انسان هم می‌تواند با کنترل امواج مغزی مشکلات روانی‌اش را حل کند؟ آزمایش استرمن روی مبتلایان به صرع نشان داد که جواب این سوال مثبت است. این روش کم‌کم گسترش پیدا کرد و از سال 2000 به این‌طرف، کلینیک‌های نوروفیدبک هر روز در گوشه‌ای از جهان و البته در ایران خودمان سبز می‌شوند.

در قلمرو اثربخشی نوروفیدبک بر اضطراب، تحقیقات بت (2010) در مورد 100 بیمار GAD با پروتکل درمانی افزایش آلفا وکاهش بتا، اثربخشی نوروفیدبک را در کاهش علائم اضطرابی نشان داد. بیریوکوا، تیموفیو و مازلو (2005)، لامون تی جنی، هند، انابل و گاگنون (1975)، هیر، تیمون، رابرت، بورمان (1981)، اثربخشی نوروفیدبک را در کاهش علائم اضطرابی را  نشان داده­اند و همچنین هوستیر، تیچ، راشل (2010)، هاموند (2006) با آموزش افزایش آلفا- تتا وکاهش بتا اثر بخشی نوروفیدبک برکاهش علائم اضطرابی را نشان داده اند.

ریچالد، شرمن و جرالد (2009)، در پژوهشی 28 نفر از افراد اضطرابی را در دو گروه 14 نفره قرار دادند و اثربخشی نوروفیدبک در کاهش علائم اضطرابی را نشان داده اند.

پولادی و مرادی (2011) اثربخشی نوروفیدبک بر اضطراب را نشان داده­اند، در این پژوهش آن­ها به بررسی افزایش امواج آلفا و بتا در دو بیمار اضطرابی پرداختند. 

مور (2000) پیشینه مربوط به درمان اختلالات اضطرابی را از طریق آموزش نوروفیدبک مرور کرد، هفت مطالعه انجام شده برروی اضطراب فراگیر، سه مطالعه در مورد اختلال اضطراب فوبیا و دو مطالعه مربوط به وسواس ویک مطالعه در مورد استرس پس از سانحه بود که در تمامی این مطالعات اثربخشی نوروفیدبک مشخص است. ...

خرید و دانلود آنی فایل

به اشتراک بگذارید

Alternate Text

آیا سوال یا مشکلی دارید؟

از طریق این فرم با ما در تماس باشید